پيام
+
تو را ميخواهم در نوسانه زندگي
در بي پناهي ها و تنهايي هايم
بامن نترس,
از زندگي و
از تلاطم هاي دريا
من به طوفان و به درياي پر از حادثه عادت دارم...

«خنده بازار»
94/5/21
«خنده بازار»
اميررضا @};-////// عکس از ساناز حاجيلو
«خنده بازار»
ببقشيت عسک نداره. با نته گوشي اومدم.
monaღ
زيبا
«خنده بازار»
مرسي مونا خانم
monaღ
:)
«خنده بازار»
خب سرعتم پايينه عذرخاهي ميکنم. متن چطوره آنا ؟
«خنده بازار»
راسش خاسم تو اتاق فيدش کنم اينقد از ديشب اصابم خورده و نخابيدم اصن حواسم نبود.خخخ
«خنده بازار»
چجوري نداره خب, من اکثرا فيدام متنشون از خودمه. خو شايد استعدادشو دارم
monaღ
شکر پنيرو
«خنده بازار»
جريان شکر پنير چيه منا؟ :)
monaღ
:-/ چيزي ني
«خنده بازار»
تو ديگه چرا اعصابت خورد بوده آناهيتا
«خنده بازار»
من که نميدونم منظورت چيه تو, اگه خوبه واسه من, بده واسه خودت.خخخ
«خنده بازار»
بضي بحثا نتيجه نداره, مثه همون فيدي که ما توش بحث داريم و ديديش
«خنده بازار»
حرفاي آخرمو نوشتم ديگه. برو ببينش.
«خنده بازار»
مرسي آنا, اينو همونجا مينوشتي منم ى کم روحيه ميگرفتم. والا.خخخ
نگارستان خيال
زيباست
«خنده بازار»
خو تو فقط مينوشتي با اميررضا موافقم و حرفاشو قبولدارم, بقيش بامن.خخخ
*زهرا.م
عکاس: ساناز حاجيلو:)
«خنده بازار»
عکسو فک کنم از فيد شما کپي کرده باشم. ها؟ خخخ. خوشم اومده بود ازش
«خنده بازار»
آناهيتا من اون فيدو مخفي کردن, طرف خيلي از خدا بيخبره, دوس نداشتم باش ادامه بدم
*زهرا.م
بله :) فقط اسم عکاسش هم بنويسيد :)
آواي من
قشنگ بود
«خنده بازار»
باوشه, مينويسم. سانازه چيچي؟
«خنده بازار»
مرسي آوا خانم
*زهرا.م
حاجيلو
«خنده بازار»
نوشتم اسمشونو, توکامنت اول
«خنده بازار»
عکسه قشنگي گرفتن
«خنده بازار»
مرسي
«خنده بازار»
@};-
در انتظار آفتاب
از اون حرفهاييه که دل آدمو قرص ميکنه... مردونگي توش موج ميزنه.. آفرين زيبا گفتيد
«خنده بازار»
مرسي خانمه محمدي, / حالا دله همه آدمارو قرص ميکنه يا فقط دخترا رو؟ :D
در انتظار آفتاب
والا چي بگم نميشه زياد بسطش داد:) بستگي به نوع مخاطبتون داره : دي
«خنده بازار»
خخخ, اره بستگي ب مخاطب داره
«خنده بازار»
@};-