پيام
+
"لذت" بردن را يادمان ندادند !
از گرما مي ناليم.
از سرما فرار مي کنيم.
در جمع، از شلوغي کلافه مي شويم و در خلوت، از تنهايي بغض مي کنيم.
تمام هفته منتظر رسيدن روز تعطيل هستيم و آخر هفته هم بي حوصلگي تقصير غروب جمعه است و بس!
هميشه درانتظار به پايان رسيدن روزهايي هستيم که بهترين روزهاي زندگيمان راتشکيل ميدهند:
مدرسه.. دانشگاه .. کار..
حتي در سفرهمواره به مقصد مي انديشيم بدون لذت از مسير!

*ليلا*
94/6/29
«خنده بازار»
جاي علامته سوالا حرف, ى, بذاريد, ببخشيد من با گوشي ام نميشه درسش کنم
«خنده بازار»
ايشالله
«خنده بازار»
آره همه ميدونن, ولي نميدونم چرااينجوريه
«خنده بازار»
اوهوم, واسه همينه. هروخ با لبتاب اومدم درسش ميکنم
«خنده بازار»
اينو که مادربزرگمم ميدونه.خخخخ,. متنايي که کپي ميشن تابلوئن, :D
«خنده بازار»
چيو پرسيدم؟ من گفتن بجاي علامت سوال حرف ى بداريد, چون باگوشيم نتونسم ويرايش کنيم
نت بانو
دقيقا...
«خنده بازار»
کدوم حرف؟ چيو دقيقا
نگارستان خيال
"لذت" بردن را يادمان ندادند !.....*خودمان ياد بگيريم*
«خنده بازار»
آره خب, بايد خودمون تمرين کنيم, ياد بگيريم و ياد بديم