پيام
+
امشب چه غريب است دل و احوالم
امشب چه غمين است شب خوشحالم
غمها چه گريبان مرا ميگيرند
يادت چه عزيز است چنين مينالم
............................
تو راست ميگفتي وعادت به نگاهت دارم
بيتو ميميرم و بيچارهءاين بازارم
کاغذ و خط و قلم نيز زمن سير شدند
همه عادت بتو دارم و زخود بيزارم.
..............................
توکه رفتي همه چي رفت.
........... و نفرين بر غرور
امشب چه غمين است شب خوشحالم
غمها چه گريبان مرا ميگيرند
يادت چه عزيز است چنين مينالم
............................
تو راست ميگفتي وعادت به نگاهت دارم
بيتو ميميرم و بيچارهءاين بازارم
کاغذ و خط و قلم نيز زمن سير شدند
همه عادت بتو دارم و زخود بيزارم.
..............................
توکه رفتي همه چي رفت.
........... و نفرين بر غرور

«خنده بازار»
94/2/31
«خنده بازار»
امـــيــــررضـــــــا
«خنده بازار»
آره واقعا
«خنده بازار»
آخه پامو نميتونم اونقد بلندش کنم.
«خنده بازار»
نميتونم. باورکن دست خودم نيس. اينجوري بار اومدم.
«خنده بازار»
نميخوام.خخخخ
«خنده بازار»
Off
monaღ
زيبا بود ... رفت
«خنده بازار»
اما، رو تو نقطه چين بذارم يا چيز ديگه ايه؟
monaღ
عجبا فاصله درنظر بگير اونو والا
«خنده بازار»
خخخخ.
monaღ
کوفت
«خنده بازار»
بميري الهي
monaღ
«خنده بازار»
monaღ
«خنده بازار»
عقيل صالح
آخرشو چرا به غرور ربط دادين؟
«خنده بازار»
گاهي دو نفرن همو دوس دارن اما غرورشون ميزنه همه چيو خراب ميکنه
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید