پيام
+
هرکـــــه در سينه دلــــي داشت به دلــــداري داد/
دل نـفـــــرين شـــــدهء ماست که تنهاست هنوز...

در انتظار آفتاب
93/6/23
...*Mon Amour*...
سلام ... خيلي زيباست...خودتون نوشتيد؟
«خنده بازار»
سلام. نه اينو شنيدم خوشم اومد نوشتم. شما شعر جديد چيزي نگفتين
...*Mon Amour*...
چرا ولي نذاشتم وب
#حسين عاشوري#
@};-
«خنده بازار»
خب ميذاشتين
«خنده بازار»
مخلص داش حسين @};-
...*Mon Amour*...
آخه حس مي کنم اون قدرام وزن و قافيه توشون رعايت نشده و ارزش گذاشتن رو وب و ندارن.... کلا جالب نيستن .. چند وقته ديگه نمي تونم شعر بگم :-(
سبحان.
کــه تـــــــنــــهاسـتـــــ هـــــنــــوز...
«خنده بازار»
خب شعر همينه. انگار بايد خودش بياد. بعدشم ي مدتايي ذهن آدم انگار خالي ميشه و بايد بموني تا شارژ بشه. ايشالله به روزاي اوج برگردين
«خنده بازار»
اقاسبحان خوشحالم که از دل خوش دست ورداشتي
سبحان.
خوشحال نباشين دوست گرامي!.. چون هر وقت لازم باشه باز مينويسمش..
«خنده بازار»
دلت خوشه
سبحان.
نه اتفاقا.. اصلنم اينطور نيس..
«خنده بازار»
تنهاست هنوز.
«خنده بازار»
چيو ميگي؟ سبحان
ميراب عطش
دل ما با خداست هنوز..
«خنده بازار»
اوووو.حالا ده بار بايد بپرسي ازش
«خنده بازار»
خدا که جاي خودشه ومابنده ايم.اما غريزه چي ميشه. :D
«خنده بازار»
@};-