سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 94/2/27 | 11:49 عصر | نویسنده : امیررضا

پ?رمرد از دختربچه پرس?د :

- غمگ?ن?؟

- نه .

- مطمئن?؟

- نه .

- چرا گر?ه م? کن?؟

- دوستام منو دوست ندارن .

- چرا؟

- چون قشنگ ن?ستم

- قب? ا?نو به تو گفتن؟

- نه .

- ول? تو قشنگ تر?ن دختر? هست? که من تا

حا? د?دم .

- راست م? گ?؟

- از ته قلبم آره

دخترک بلند شد پ?رمرد رو بوس?د و به طرف

دوستاش دو?د، شاد شاد.

چند دق?قه بعد پ?رمرد اشک هاشو پاک کرد،

ک?فش رو باز کرد،

عصا? سف?دش رو ب?رون آورد و رفت..پیرمرد نابینا بود ...

به راحت? م?شه دل د?گران رو شاد کرد حت? با

?ک حرف ساده..

ه?چ وقت به خاطر حرف مردم زندگ?ت و خراب نکن ??

دهن ا?ن مردم هم?شه بازه ??

پولدار باش? م?گن دزده ??

ساده باش? م?گن بد بخته ??

ز?اد گردش بر? م?گن وله ??

تو خونه باش? م?گن افسردس ??

خوشگل باش? م?گن خرابه ???

مرامت مردونه باشه م?گن دنبال ف?نه ??

پس بذار هر چ? م?خوان بگن خدا? توست که با?د تو رو قضاوت

کنه و بس ????

پس لذّت ببر از زندگ?ت کـــــــــــــــــــــه د?گه به امروز بر

نخواه? گشت..

sH




  • سامان | اخبار | خرید اینترنتی